بررسی تابعیت درکشورآلمان

   بررسی تابعیت درکشورآلمان

اولین مسئله ای که برای دولتی مطرح می شود این است که افرادی را که متعلق به خود می داند ،ازافراد سایرکشورها جدا سازد .بنابراین بارزترین مظهر تقسیم جغرافیایی اشخاص ،موضوع تابعیت است .تابعیت عبارت است ازرابطه سیاسی ومعنری که شخص به دولت معینی مرتبط میسازد.منظورازرابطه سیاسی ،رابطه بین فرد و دولت و منظور از رابطه معنوی ،رابطه بین شخص وکشورش است. بطورمثال یک فرد ایرانی هرکجا باشد یک ایرانی است وخود را ایرانی میداند.

کسی که دارای تابعیت کشوری معینی است اورا تبعه می گویند.تبعه ،فردی است که تابعیت دولت معینی را داشته باشد .تنها عامل ومشخص واعطا کننده تابعیت دولت است.دولت است که تشخیص می دهد چه شخصی می تواند تبعه اوباشد وهیچ دولتی هم مکلف نیست که شخصی را به تابعیت خود بپذیرد بلکه دولت با درنظر گرفتن اوضاع جغرافیایی،اقتصادی وسیاسی کشورافرادی را تابع خود می شناسد.

هرشخصی بایستی تابعیتی داشته باشد وگاهی ممکن است شخص بدون تابعیت شود وازجمله عواملی که شخص بدون تابعیت می شود 1- دراثرمهاجرت 2- دراثرمجازات 3- دراثر قانون خاص 4- دراثرتخییر.درواقع این عوامل باعث می شود تا شخص بدون تابعیت گردد .

اخذ تابعیت درهمه کشورها به یک شکل نمی باشد واینکه دولتها افراد را تبعه خود بشناسند قوانین خاصی را وضع می کنند و برای اینکه شخص تبعه آن کشور گردد بایستی به تمام قوانین آن کشوراحترام بگذارد ودراین صورت است که دولت شخص را تبعه خود می شناسد وبرای او حق شهروندی قائل است.شرط اول برای اخذ تابعیت آلمان اقامت درآن کشور می باشد زیرا اولا شخص بایستی مجوز ورود به کشورداشته باشد تا بوسیله آن بتواند درآن کشور سکونت داشته باشد سپس با داشتن حق کار وپرداخت مالیات می تواند تقاضای تابعیت نماید.بنابراین راههای اخذ اقامت درکشور آلمان طبق قانون آلمان که درتاریخ 5/2010 لازم الاجرا شد وتنظیم گردید بدین شرح میباشد:براساس این قانون خارجیانی که تابعیت یکی ازکشورهای جامعه اروپایی .برخی ازکشورهای دیگر را نداشته وخواهان مسافرت ،اقامت وکاردرآلمان باشند باید علاوه براخذ ویزا ،اجازه اقامت وکار را داشته باشند. قانون اقامت آلمان،اقامت را به دو دسته،اقامت دائم (ماده 9) واقامت موقت (ماده 7) تقسیم کرده است.انواع اقامت دائم شامل:اقامت ازطریق سرمایه گذاری ،اقامت ازطریق کار ومهاجرت،اقامت ازطریق ازدواج .اقامت ازطریق پناهندگی که به آن اقامت تحمل به استناد ماده 60 قانون اقامت گفته می شود میباشد واقامت موقت هم ،همان ویزای توریستی هست که به آن اقامت موقت می گویند..

بنابراین شرط لازمه اخذ تابعیت آلمان ،درابتدا اخذ اقامت درآن کشورمیباشد وپس ازاینکه شخص بوسیله یکی ازروشهای اقامتی آن هم اقامت دائم ،اقامت کشورآلمان را اخذ نمود می تواند پس از3تا 5سال تقاضای تابعیت آلمان را بدهد.با اخذ تابعیت کشورآلمان ،شخص شهروند آن کشوربوده وازحقوق شهروندی برخوردار می شود وبا اوبه مانند یک فرد آلمانی رفتارمیشود،ازجمله حق رای درهرایالت ودرکل کشور وهمچنین مجلس آلمان ،حق استخدام ودسترسی به خدمات  عمومی وغیره میباشد.

هرفرد به محض تولد بایستی تبعه دولت معینی باشد .همین که طفلی بدنیا آمد ،ناگزیر تابعیت دولتی به اوتحمیل می شود این یک قانون اجتماعی است وامروز تقریبا همه دولتها آنرا پذیرفته اند .تحمیل تابعیت به دوطریق امکانپذیر است یکی ازطریق خون ودیگری ازطریق خاک .سیستم خون که آنراتابعیت نسبی می گویند عبارت ازسیستمی است که درآن تابعیت ازطریق نسب به طفل تحمیل می شود، یعنی طفل به محض تولد تابعیت پدر ومادرش راپیدا می کند.سیستم خون درمقابل سیستم خاک قرارمیگیرد که دیگر شیوه برای اعطای تابعیت است.براساس اصل خاک ،هرفردی درقلمرو یاسرزمین یک کشورمتولد می شود تابعیت یا شهروندی آن کشور را دریافت می کند برخی ازکشورها سیستم خاک راپذیرفته اند مثل کشورهای توسعه یافته مانند آرژانتین وبرزیل.برخی کشورها نیز سیستم خون را پذیرفتند مانند یونان ،ایتالیا وبرخی دیگر ازکشورها هم هردوسیستم را پذیرفتند مانند کشورآلمان ،امریکا وکانادا.

اما اینکه چرا برخی ازکشورها سیستم خاک وخون هردورا پذیرفته اند برای این است که ازیک طرف موارد آپاتریدی یا بی تابعیتی زیاد نشود وازطرف دیگر تمامیت ملی درمقابل اختلاط نژاد حفظ گردد.اما کشور آلمان یک تابعیت دیگر را نیز تصویب کرد که آن تابعیت مضاعف می باشد که براساس آن اتباع جوان آلمانی که اصالت خارجی دارند می توانند ازاین قانون  بهرمند شوند.تا پیش ازتصویب این ،فرزندان متولد کشورهای غیرعضو اتحادیه اروپا بسیاری ازاتباع آلمانی که البته به آلمان مهاجرت کرده بودند می بایست درسن 23 سالگی به اجبارتابعیت یکی ازوالدین خود اعم ازآلمانی وغیرآلمانی را بپذیرند.طبق قانون جدید آن دسته ازکسانی که بتوانند در21 سالگی ثابت کنند حداقل 8سال ازعمرخود را درآلمان گذرانده اند ویا حداقل 6سال نیز دراین کشورتحصیل کرده اند براحتی می توانند ازتابعیت مضاعف برخوردار شوند.

تابعیت یک اصل مهم در قوانین کشورها بوده زیرا بشر باید دراجتماع زندگی کند وچگونه می توان تصور کرد که شخص دراجتماع زندگی کند ولی به هیچ کدام ازاجتماعات وابستگی نداشته باشد .پس چنانچه معلوم نباشد که شخص به کدام یک ازاجتماعات بستگی دارد وتبعه چه کشوری است برای او وضع غیرعادی پیش می آید یعنی وضع حقوق وتکالیف آن درجامعه روشن نمی باشد ودربسیاری ازموارد مانند ازدواج ،تنظیم سند وغیره قوانینی که بایستی براعمال اوحکومت کند معلوم نخواهد بود .بنابراین وجود تمام این عوامل می طلبد که شخص دارای تابعیت یک کشور باشد تا قوانین آن کشور براو نظارت داشته باشد.